پرشین گرند l عکس بازیگران l دانلود فیلم جدید l دانلود اهنگ جدید

رامبد میپسندید یا لیلا؟؟!!

1961541801301472715844752157016723891132198رامبد میپسندید یا لیلا؟؟!!

 

دیگر گذشت زمانی که می گفتند مخاطب را که داده که گرفته! یک رسانه هر چقدر هم به بودجه دولتی برای چرخاندن خود تکیه کند، در عرصه پر از رسانه ی امروز که فیلترها و پارازیت ها هم در آن کاری از پیش نمی برند جذب مخاطب برایش عامل کلیدی و مهم است چرا که در مقابل رسانه ملی رقبایی وجود دارند که در پس جذابیت آنها برای مخاطب، هزار خوراک مسموم فرهنگی آماده کرده اند از خیانت تا مدهایی که گشت ارشاد بدان ها ایراد می گیرد!
در این رقابت، شرایط برای صدا و سیما چون دو دهه گذشته نیست طبق آمارهای خود مسئولین در چند سال اخیر تلویزیون ما با ریزش مخاطب روبرو بوده است حتی در جایی آنها از عادت ۵۰ درصدی مخاطبان در تماشای شبکه های ماهواره ای خبر داده اند.  این موضوع را از رشد شبکه ها و از بطن سایر فعالیت های کمی و کیفی این رسانه می توان متوجه شد، سیما این روزها بیش از گذشته مواردی را نمایش می دهد که تا دیروز خط قرمز و تابو محسوب می شدند.
حتی در این رقابت میزان مجموعه های پربازدید رسانه ملی نیز افزایش یافته است اما باز درد قابل توجهی را درمان نکرده است و مهمترین مثال این روزهای آن هم “بدبخت تر از ستایش” است!

رسانه ملی وظیفه به امید آفرینی دارد اما واقعا فضای چند سال اخیر صدا وسیما هم عرض با بیشتر شدن مشکلات زندگی و کم رنگ شدن روحیه نشاط، امید بخش تر شده است؟

این اسمی است که مخاطبان شبکه های اجتماعی برای “تنهایی لیلا” برگزیده بودند سریال تنهایی لیلا سریالی از محمدحسین لطیفی کارگردان پر سابقه سینما و تلویزیون ما بود اما باز این سریال موفق، روایتی دردناک از زندگی یک زن بود که بعد از همسر خود در گذران زندگی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کند، در کنار این سریال یک مجموعه پربازدید و قابل توجه دیگر نیز در حال پخش بود ” تعبیر وارانه یک رویا” که در ژانر پلیسی، اجتماعی گام برداشت و باز هم حاوی صحنه های سختی بود. در واقع دو مجموعه پربازدید یک دوره زمانی از رسانه ملی ما سریال هایی بودند که هیچکدام نه جنبه طنز داشتند و نه امید بخشی. فضایی که شاید بتوان آن را در چند سال اخیر، فضای عمومی و پر مخاطب رسانه ملی تعبیر کرد که اکثر سریال های جذاب ما چنین روحیه ای را دارا بودند و هیچ برنامه امید بخش یا طنزی را در کنار خود بعنوان مکمل نداشتند.
در حالی که رسانه های رقیب در فضایی فان و سرگرم کننده به جذب مخاطب و پیام رسانی می پردازند، ما در جهت عکس به دنبال مخاطبان خود می گردیم. گویا اوج خلاقیت،هنرمندی و هزینه کرد بودجه  برای فرهنگ سازی و پیام رسانی سیما در مجموعه هایی چون ستایش، تنهایی لیلا، سریال های مذهبی ماه رمضان و شاید بر ای شما اتفاق بیفتدها خرج می شود، می خواهیم مخاطب را با اینگونه کارها اخلاق مدار و آگاه از ناهنجاری های رفتاری و اجتماعی کنیم. مشکلی که در سینما هم گریبانگیر ماست .کارگردانان برای هشدار نسبت به آسیب های اجتماعی و خیانت! بیشتر سیاه نمایی می کنند.
در واقع مشکل نه ساخت سریال های پرجاذبه که چیز دیگری است. گویا اصلا بلد نیستیم که از جهات مثبت و ایجابی برای پیام رسانی ، فرهنگ سازی و رفع آسیب های اجتماعی کمک بگیریم و انگار واژه ” امید” که از مطالبات رهبری از این رسانه است  هنوز حرفی برای گفتن به عنوان یک روح کلی در برنامه های سیما ندارد.
رسانه ملی وظیفه امید آفرینی دارد اما واقعا فضای چند سال اخیر صدا وسیما هم عرض با بیشتر شدن مشکلات زندگی و کم رنگ شدن روحیه نشاط،  امید بخش تر شده است؟
گویا رسانه ملی در ایجاد نقشه راه و حرکات های مکمل و هم افزا میان شبکه ها، برنامه ها و ژانرهای مختلف دچار سردرگمی است بسان رسانه ای می ماند که در تند باد برنامه سازی رسانه های دیگر و تلاش برای از دست ندادن مخاطب سر رشته هدایت و برنامه ریزی ارتباطی از دستش در آمده است و این مشکل اصلی در حال حاضر به نظر می رسد.

برای پیام رسانی و امید بخشی تنها به مجموعه های طنز بسنده کرد بلکه امید و نشاط باید روح کلی برنامه های گوناگون باشد از شبکه قرآن تا برنامه های خبر و حتی آگهی های بازرگانی که این مهم نیز خلاقیت، هنر و برنامه ریزی همه جانبه ای می طلبد.

فضای پلیسی و غمناک این دو سریال در حالی در هفته های اخیر در جریان بود که ما دهه کرامت را پشت سر می گذاشتیم و گویا این سیما تنها با برنامه های گفتگو محور شبانه در حرم ملکوتی امام رضا قصد نشاط بخشی به مخاطب را در دستور کار داشت! به عنوان مثال جا داشت که سیما در کنار برنامه ای چون تنهایی لیلا  مجموعه طنز آقا و خانم سنگی که به تازگی در حال پخش است را در دستور کار قرار می داد تا مخاطب برای ارضای نیاز سریال دیدن خود با توجه به روحیه وسلیقه اش بین ژانر طنز و اجتماعی یکی را انتخاب کند و به هوای خلا  ژانر طنز، سرگرم کننده و امید بخش برای ارضای نیاز خود به سراغ شبکه های ماهواره نرود.

اگر برنامه خندوانه نبود در این روزهای سیما شاید بتوان گفت که عملا هیچ برنامه سرگرم کننده وشادی بخشی برای مخاطب نداشته ایم البته این موضوع  نباید بدین گونه هم پیاده سازی شود که برای پیام رسانی و امید بخشی تنها به مجموعه های طنز بسنده کرد بلکه امید و نشاط باید روح کلی برنامه های گوناگون باشد از شبکه قرآن تا برنامه های خبر و حتی آگهی های بازرگانی که این مهم نیز خلاقیت، هنر و برنامه ریزی همه جانبه ای می طلبد.
شاید برنامه سازان و مسئولین رسانه ملی اینگونه استندلال کنند که ما برای جذب مخاطب و آگاهی بخشی به او از آسیب های زندگی به سراغ اینگونه ژانرها رفته ایم اما سوال این است که آیا این مهم فقط با ستایش، تنهایی لیلا  و تعبیر وارونه یک رویا  امکان پذیر است و ما نمی توانیم در کنار اینگونه ژانرها با مجموعه های طنز چون دودکش، پژمان و… یا سایر برنامه های جذاب و امید آفرین به صورت ایجابی وارد عرصه امید و آگاهی یا اخلاق مداری و هشدار نسبت به معضلات اجتماعی و فرهنگی شویم البته این کار هنر یک رسانه است و در رقابت با شبکه های ماهواره ای با توجه به نوع پیام رسانی آنها امری لازم به نظر می رسد.
باید فراموش نکنیم امید و نشاط از سر فصل هایی است که رهبری از صدا و سیما انتظار داشته اند و جامعه نیز بدان احتیاج مبرم دارد.
رامبد یا لیلا مسئله این نیست، مسئله این است که ما هم نیاز به رامبدها داریم و هم به لیلا ها اما پیش و بیش از این، نیازمند برنامه ریزی درست و موثر برای جذب مخاطب و پیام رسانی به او هستیم.

برچسب‌ها :

۰نظر ارسال شده است

ارسال نظر

شما هم نظری ارسال کنید

ارسال نظر

به نکات زیر توجه کنید

  • نظرات شما پس از بررسی و تایید نمایش داده می شود.
  • لطفا نظرات خود را فقط در مورد مطلب بالا ارسال کنید.

دیدن این مطالب نیز به شما توصیه میشود


کد وبگذار